خلاصه داستان:
نائوفومی ایواتانی یک جوان بی‌خیال ژاپنی است که وقتی در کتابخانه عمومی در حال مطالعه یک کتاب تخیلی بود، ناگهان به دنیایی دیگر پرتاب می‌شود. دنیایی عجیب و افسانهای که نائوفومی آنجا متوجه می‌شود با سه جوان دیگر از جهان‌های موازی مختلف، به‌عنوان یکی از چهار قهرمان افسانهای، توسط راهبان و به دستور پادشاه سرزمین، برای مبارزه با موجوداتی نفرت‌انگیز و پلید احضار شده‌اند و هر یک اسلحه‌ای را به‌عنوان سمبل همیشه با خود دارند. نیزه، شمشیر، تیر و کمان و سپر. سهم نائوفومی در این رویداد سپر است که به‌عنوان یک عنصر دفاعی شناخته شده و به همین دلیل و به دلیل خرافاتی که بعداً سرچشمه آن‌ها مشخص می‌شود، در میان مردمان آن سرزمین منفور است.
ازاینجا داستان مشکلات و مصائب نائوفومی برای پیشرفت و قوی‌تر شدن و ایستادگی در برابر مشکلات داخلی و انبوه حملات هیولاهای درون بعدی که در داستان با نام امواج از آن‌ها یاد می‌شود، آغاز می‌گردد. نائوفومی تنهاست و باید به‌تنهایی از پس تمام‌کارها برآید تا اینکه...
رمان:
این اثر در ژانر فانتزی سیاه و جهان موازی (ایسه-کای) تحت همین نام و در قالب یک مجموعه، حدفاصل سال‌های 2012 الی 2015 توسط آنه-کو یوساگی نوشته و توسط سایت شوستسوکا نی نارو (یک سایت انتشار رمان‌های ساده (لایت ناول) نوشته‌شده در ساختار "محتوای تولیدی کاربران" (UCC) به مدیریت یوسوکه اومه-زاکی) منتشر شد.
با توجه به استقبال از این اثر، یوساگی از سال 2013 اقدام به نوشتن آن در قالب رمان ساده نمود که با تصویرسازی مینامی سیرا و توسط انتشارات مدیا فکتوری و در قالب 22 مجلد، همچنان در حال انتشار است. همچنین وی از سال 2017 اقدام به نگارش سری جدید این اثر با نام "قیام قهرمان نیزه‌دار" نیز نموده است که چاپ این مجموعه نیز همچنان ادامه دارد.
مانگا:
مانگای قیام قهرمان سپردار از سال 2014 به قلم آیا کیو با همکاری انتشارات مدیا فکتوری در حال تولید و نشر در مجله کمیک فلپر است و تاکنون 13 جلد آن به چاپ رسیده همچنین "قیام قهرمان نیزه‌دار" نیز به قلم "نییت" توسط همین انتشارات از سال 2017 در حال نشر است و تاکنون 3 جلد آن چاپ شده است. (نییت (NEET) مخفف "نه در حال تحصیل، اشتغال یا آموزش" است. این کلمه به فردی اطلاق می‌شود که در مدرسه یا مکان‌های آموزش فنی و حرفه‌ای استخدام نیست)
انیمه:
انیمه اقتباسی این اثر به کارگردانی ناکائو آبو از ژانویه تا ژوئن 2019 در 25 اپیزود توسط استودیو کینما شیتوراسو و از شبکه‌های AT-X، Tokyo MX و ... به زبان ژاپنی و از می 2019 توسط شبکه Funimation با دوبله انگلیسی پخش شد.
این اثر دارای دو تیتراژ آغازین است که با نام‌های "قیام" و "ایمان" توسط MADKID اجرا شدند.
معرفی شخصیت‌های اصلی:
نائوفومی ایواتانی:
قهرمان سپردار. یک دانشجوی روشن‌فکر که پس از احضار به دنیای جدید به‌عنوان یکی از چهار قهرمان، به دلیل تحقیری که از سوی اطرافیان بخصوص سه قهرمان دیگر مواجه می‌شود به انسانی بدبین و بی‌اعتماد به اطرافیان تبدیل می‌شود. اما در ادامه داستان با یافتن همراهان وفادار خود کم‌کم این خصوصیت او کمرنگ‌تر می‌شود هرچند نفرت او از خاندان سلطنتی بخصوص پادشاه و دخترش، همچنان در وجود او زبانه می‌کشد. برخلاف دیگر قهرمانان به دلایلی که در داستان ذکر می‌شود مجبور است برای قوی‌تر شدن راه‌های سخت‌تری را بپیماید.
رافتالیا:
به‌عنوان یک برده نیمه انسان-نیمه راکون، به نائوفومی که در اوج دوران بی‌اعتمادی و بدبینی است، فروخته می‌شود و کم‌کم در کنار او رشد کرده و به یک شمشیرزن قهار و قدرتمند و البته وفادار تبدیل می‌شود. او خود را مدیون نائوفومی می‌داند و در درون خود عشق وی را می‌پرورد.
فیلو:
یک ملکه فیلولیال (نوعی پرنده افسانهای در دنیای قهرمانان) و پس‌ازاینکه نائوفومی او را از برده‌فروش خرید، از تخم خود خارج می‌شود. او یکی از همراهان قدرتمند و بانمک و البته وفادار نائوفومی است و سرنوشت برای او نقشه‌های زیادی دارد.
ملتی:
دختر کوچک خاندان سلطنتی که به‌عنوان جانشین و ولیعهد شناخته می‌شود و ارتباط بسیار خوبی با ملکه داشته و در مقابل با رفتار و افکار پادشاه و خواهر بزرگ خود بشدت مشکل دارد. او به‌صورت تصادفی با گروه نائوفومی مواجه می‌شود ولی کم‌کم به یکی از متحدان او تبدیل می‌شود که البته این اتحاد برای هردوی آن‌ها دردسرهای فراوانی را به همراه دارد.
موتویاسو کیتومورا:
قهرمان نیزه‌دار. او هم یک دانشجوی جوان است که توسط دوست دوران کودکی و همکلاسی خود به دلیل یک سوءتفاهم به ضرب چاقو کشته‌شده و به دنیای جدید احضار می‌شود. جوانی خوش‌قلب اما تا حدودی احمق که به‌راحتی تحت تأثیر اطرافیان قرار می‌گیرد. ارادت زیادی به خانم‌های جوان دارد و به نائوفومی به دید یک هیولای بی‌رحم نگاه میکند!
رن آماکی:
قهرمان شمشیردار. او جوان‌ترین قهرمان در میان چهار قهرمان است و پیش از احضار به دنیای جدید دانش‌آموز دبیرستان بوده و پس از مرگ برای نجات دوست خود، سر از این دنیای جدید درآورده است. بااین‌حال او ذاتاً تنهاست و از بقیه معقول‌تر به نظر می‌رسد هرچند داستان خیلی به شخصیت او نمی‌پردازد و از او در روند داستان معرفی مختصری می‌شود.
ایتسوکی کاواسومی:
قهرمان کمان دار. او هم مانند آماکی پیش از احضار به دنیای جدید دانش‌آموز دبیرستان بوده به دلیل تصادف با یک کامیون طی یک حادثه جان خود را ازدست‌داده و حالا خود را هم‌پیمان عدالت می‌داند. کمی تندخو است اما عاقل‌تر و منطقی‌تر از موتویاسو است.
نقد و بررسی:
سبک "ایسه کای" یکی از مشهورترین سبک‌های انیمه طی دو سال اخیر است هرچند تاریخچه آن مملو از آثار باارزشی مانند شهر اشباح، اسکافلونه، نشان هک و ... است اما در سال‌های اخیر به لطف فراگیر شدن دنیای مجازی این سبک بسیار پرطرفدار شده است. ولی موضوعی که دراین‌بین وجود دارد استفاده از المان‌های فضای بازی‌ها و پیشرفت‌های مرحله‌ای است که کم‌کم در حال تکراری شدن هستند. سرآمد این ساختار هنر شمشیرزنی آنلاین (SAO) است ولی بلافاصله پس از فصل اول آن شاهد هجوم سیلی از انیمههای مشابه شدیم که تقریباً از همان شابلون در بیشتر بخش‌ها استفاده کرده‌اند. به‌عنوان‌مثال می‌توان از انیمه ارباب (Overlord) نام برد که ساختار اولیه آن بشدت مشابه SAO است و یا انیمه Re:zero که عملاً دنیایی با امکان Reset شدن!! خلق کرده است.
سپردار نیز از این قاعده مستثنا نیست و از دید POV او، سطح و قدرت و توانایی‌های دوستان و دشمنانش را مانند صفحه مانیتور به ما نمایش داده می‌شود. قهرمانان باید برای بالا رفتن سطح خود مراحل ساده و دشواری را پشت سر بگذرانند و مانند یک بازی باز از ابزار و آپشنهای موجود در سلاح خود برای شکست دادن دشمنان سود ببرند.
سیر داستان اما تا حد زیادی جذاب است و به مسائلی مانند خیانت، نژادپرستی و خرافه‌پرستی نیز نقدهایی وارد میکند که باعث می‌شود تا مخاطب همراه با اثر شادی و خشم را تجربه کند. هرچند به دلیل قالب بودن سبک فانتزی سیاه، لحظات شاد و کمدی تقریباً در کل اثر دید نمی‌شود و درصحنه‌های موفقیت قهرمان اصلی داستان نیز رگه‌هایی از نفرت و خشم را به‌خوبی می‌توان زیرپوست روایت حس کرد تا جایی که عفو و بخشش نیز با چاشنی نفرت و انتقام صورت می‌گیرد.
شخصیت‌های فرعی داستان باوجود معرفی کم و کوتاه، قابل‌باور هستند هرچند اگر کمی بیشتر به معرفی سه قهرمان دیگر داستان در کنار نائوفومی پرداخته می‌شد جذابیت کار بالاتر می‌رفت. این موضوع وقتی احساس می‌شود که هرکدام از این قهرمانان به‌نوبه خود با ایجاد شرایط خاص، برای نائوفومی دردسرساز می‌شوند ولی هیچ‌کدام شخصیت سیاهی ندارند و گاهی از حضورشان درصحنه خوشحال می‌شویم.
همچون بسیاری از آثار انیمه، مذهب در این اثر نیز حضور خاصی دارد. در دنیای جدید، ادیان جدید و متفاوتی وجود دارند که با پیشرفت داستان مشخص می‌شود این اعتقادات تا چه حد تحریف‌شدهاند.
در نیمه اول سریال، درگیریها بیشتر خصوص رفتار متقابل نائوفومی با اطرافیانش و پیشرفت‌های اوست. نائوفومی از یک پسر جوان بی‌خیال به دلایلی که در داستان مطرح می‌شود، ناگهان به مردی شکاک و سنگ دل تبدیل می‌شود که در درون خود با خود و عواطفش در جنگ است. اما در نیمه دوم داستان، مخاطب با ارتباطات بیرونی نائوفومی درگیرتر می‌شود زیرا به شناخت کافی از ذهن و تغییرات عاطفی او پی برده است.
شاید به جرات بتوان گفت که این داستان امکان و نیاز به ساخت ادامه داستان در فصل‌های دیگر را نیز دارد. زیرا در پایان قسمت بیست و پنجم، هنوز سؤالات زیادی در ذهن مخاطب باقی‌مانده که یکی از آن‌ها مواجه‌شدن با چالشی مانند چالش داستان سریال انیمه Cross Ange است اما مهم‌ترین سؤال که همچنان بی‌پاسخ‌مانده این است: هیولاهای امواج چیست‌اند و چرا در زمانهای مشخص به این دنیا حمله می‌کنند؟!
جدا از اینکه نائوفومی حتی در نحوه احضارش به دنیای جدید با سه قهرمان دیگر متفاوت است (او برخلاف دیگران بعد از مرگ احضار نشده بلکه در حال خواندن کتابی درباره چهار قهرمان بوده است) شخصیت نائوفومی را نمی‌توان مانند خیل کثیری از ابرقهرمانان و قهرمانان انیمه عاشقانه دوست داشت ولی یکی از انسانی‌ترین قهرمانان خلق‌شده در انیمه طی سال‌های اخیر است که رفتار و ذهنیت مخاطب با او مانند یک دوست یا یک آشنای عزیز است که هر از چندی باکارهایش ممکن است ما را عصبانی و یا غمگین کند. به تعبیر بهتر نائوفومی می‌تواند دوست خوبی باشد هرچند کمی بدقلق است!.
دنیای داستان سپردار هم البته به این حس واقعی بودن شخصیتها کمک میکند. جایی که لحظهای پر از رنگ و آرامش است و ناگهان تلخی و تاریکی و غم همه‌جا را فرامی‌گیرد. وجود انسانها در کنار موجودات دیگر و هیولاها و موجودات افسانهای شاید به فانتزی داستان کمک کنند ولی هریک به‌عنوان ابزاری مفید در دست نویسنده، برای نمایش مفاهیم مثبت و منفی مانند دوستی، عشق، خیانت، نفرت، خشم، تبعیض نژادی و ... به پیشبرد داستان کمک شایان توجهی می‌کنند.
نویسنده: شروین فضلعلی زاده
